جادوی عشق23
سه شنبه 19 آبان 1394
18:51وای خدای من
هما:یعنی چی که ده درصد هم به زنده بودنش امید ندارید
دکتره:ببخشید ولی اون به کما رفته واز همه مهم تر مرگ مغزی شده کسانی که مرگ مغذی میشن هرگز برنمیگردن فقط به وسیله ی دستگاه تا یه چند وقتی نفس میکشن
همین وبس!
-اخه.....................
دکتر:شما میتونید با اهدای اعضای بدنش جون چند نفر دیگه م رو نجات بدی
ارمیتا:این وحشتناکه!!!!!!!!!!!!!
هما:ما هرگز همچین کاری نمیکنیم!
-هرگز!
بردنش تو اتاق یه عالمه دستگاه بهش وصل کرده بودن
یه دکتر دیه:براش از خاطرات تون بگید اون همه چیز رو میشنوه!
ضل زدم بهش باورم نمیشد که میخواد تنهامون بزاره !
سایو:نگران نباش اون برمیگرده!
-اخه چه طوری؟
سایو:توکل کن به خدا صلاح کار همه رواون میدونه!
رفتیم به اتاق ایجی بهش موضوع رو گته بودن داشت گریه میکرد ومیگفت :که میخواد بره پیش اینهیه!
اما بااین حالش پراستارا بهش اجازه نمیدادن!
-براش یه ویلچر بیارید
پرستاره:ولی.....باشه
گذاشتیمش رو ویلچر وبردمش به سمت اتاق اینهیه!
-برو وبهش بگو که برگرده!
ایجی رش رو به علامت رضایت تکون داد!ورفت رو اتاق!
{ایجی}
رفتم کنار تختش
از روویلچر بلند شدم ودستام رو گذاشتم رو تختش واشکم در اومد!
-خیلی بدی اینهیه!
-چرا؟اخه چرا؟داری تنهام میزاری؟
هیچ کاری نکرد!
یادته باهم چه روزایی داشتیم !برگرد عزیزم برگرد واز دوباره برام بخند!
بهم بگو .....بهم بگو که دوستم داری!
برگرد و.......
برگرد...............
اینهیه برگرد عزیزم!
{سه هفته بعد}
ایجی داغون شده بودم هرزوز میرفتم پیش اینهیه تو بیمارستان
کجایی توکاش میدیدی من خسته شدم به این زودی
چه جوری شداون عشق شدید به اسونی به اخرش رسید
بافکرت رولبم یک خنده میاد چقدر دلم هنوز اون روزارومیخواد
ازاخرین باری که چشمات رودیدم فهمیدم عشق یعنی نرسیدن
بارفتن تو ازعشقم کم نمیشه توقبلم میمونی واسه همیشه
دکترا میگن بهتره اعضای بدنش رو اهدا کنیم ولی من هرگز اجازه نمیدم اون عشقمه وهنز نفس میکشه
پدر ومادرش اومدن واونا هم خیلی ناراحتت پلیس هم نتونس مجرم روشناسایی کنه
{دوسال بعد راوی}
الان دوسال هستش که اینهیه تو کما هستش هم کلاسی هاش هم تعین رشته کردن
همه ی بچه ها به جز ایجی اونو مرده حساب میکنن ایجی خیلی لاغر شده بود ته ریشم داشت
درسش رو میخوند ولی همش مشروط میشد از تیم تنیس اومد بیرون و همیشه بیمارستان هستش
امروز هم اومده بود بیمارستان
که متوجه شد پدر ومادر اینهیه رضایت دادن که اعضای بدن اینهیه رو اهدا کنن!
بابای بد میخوای من که نفس میکشم روبکشی؟
بازم غیرت ایجی
قسمت بعد =50تا نظر موخام
نظرات شما عزیزان:
ولی خیلی قشنگ بود لاااااااایک
منم دیگ برم خودکشی خوداحافظ
پاسخ:نهههههههه تازه میخوام دوست بشیم کجا؟نه خودکشی نه
پاسخ:نه ابجی جون برو قسمت 24
پاسخ:اینهیه
پاسخ:فدات شم عجقم
بود
عزیزمممممممممممممممممممممممم ممم
پاسخ:گریه نکن عجیجم
اشکم در اومد
پاسخ:ممنون رویا جونم
من
به
تو
چی
گفتم
قسمتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت تتتتتتتتتتتتتتتتت
بعدی
پاسخ:بابا یه خرده بصبر
قسمت
بعد
لطفا:- ((:- ((:- ((:- ((:- ((:- ((
پاسخ:گریه نکن اجی
قسمت بعد
چییییییییی شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:میرم دیگه
عزیزم
برو
قسمت
بعدی
رو
بنویس
وگرنه
زایه
میشی.........
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخ باشه
پاسخ: خخخخخخخ
پاسخ:فدات
: *
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخ گریه نکن
پاسخ:قربانت
پاسخ:خوش حالم که خوشت اومده عجقم
پاسخ:چه خوب من منتظرم
راستی قصد دارم وب بزنم اما فعلا آدرسشو به کسی نمی دم
پاسخ:میزارم ساعت چهار راستی منم یه وب جدید زدم تو لینکام هست متمعنم خوشت میاد ازش مبارکه من مشتاقانه منتظرم تا وبت رو ببینم !کجا درس میکنی؟؟؟/
بمیره
پاسخ:خدا کنه اجی
تو تو کما بودی
امولی بمیره
پاسخ:خدا نکنه اجی
بازم در مورد یتیم خونه است
پاسخ:خودم میدونم دیدم قبلا
پاسخ:عزیزم
پاسخ:خدانکنه اجی
پاسخببخشید اجی
پاسخ:دیدم !!!!!!!!!ولی بازم نگاه میکنم شبکه چند داره؟؟؟؟
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
پاسخ ببخشیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییید!!!!!!!!!!
پاسخ:ببخشیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییید
پاسخ اوه اوه چقدر دیر
هایجین جونم درست کردی آدرس وبتو بده تا بقیه کرم هایم را در وبلاگ تو خالی کنم یعنی نظر بدم البته اینجارو ول نمی کنم
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ افرین
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ الان بیدار شدم
پاسخ:خخخخخخخخخخخخ اصل وب بودنشه که وبه دیگه
من در طول هفته شبا ساعت ۱۱ می خوابم ولی آخر هفته ها ساعت ۲:۳۰ می خوابم.
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ من اینم دیگه
خخخخخخخخخخخخخخخ ولی امشب دیر میخوابم
واییییییی خیلی خوشحالم.
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخ چه خوب موفق باشی من بی صبرانه منتظر دیدین وبت هستم
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ خوب الان سرم رو میزارم رو بالش ساعت های ده اینا اگه خوابم ببره
البته قصد فوضولی ندارم ها.فقط برام سوال شده بود.
خواستم جوابشو بفهمم.
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ همین الان صبحم که واسه نماز بلند میشم ودییگه نمی خوابم
خبر
خبر
خبر
خبر
وای اینهیه یه خبر خوب
یکم بیا پایین
همین امروز همین امشب
بین ساعت
۱۰
یا
۱۱
می خوام
وبلاگمو
بسازم
وایییییی
خیلی
خوش حالم
اگه درست شد آدرس شو فردا بهت می دم.
پاسخ:جیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییغ چه خوب کجا درس میکنی؟؟/
اینهیه این طور نیست با اینکه خدا خیلی بخشنده اس اما ما باید سزای کارمون رو بچشیم الان هیچ آدم کاملا پاکی وجود نداره این یه حقیقته ما هممون گناهایی داریم که باید سزاشو بگیریم
پاسخ:میدونم عزیزم هرچی داریم از بزرگی خداس
پس منم میرم نماز بخون سریع میام باشه همه باشید ها اینهیه تو هم کاری داری انجام بده سریع تا اون موقع بیا باشه
پاسخ:شقایق بلای جونمه اینکه پرسیدن نداره همه ازش ناله میکنن رفته اجر اورده که روپام بزنه من میرم شام بخورم
پاسخ:خدا نکنه عزیزم انشا اله که همنشین فرشتگان هستی اونم تو بهشت
وای روحمو برد.خدافظ هما و اینهیه.
من رفتم.نترسید.ساعت ۷:۱۵دوباره میام.
پاسخ وای هما الان عزراعیل میاد سراغمون هایجین اومد منوتو رورازی کنه خدش زود تر رفت
پاسخ خخخخخخخخخخخخخخخخخ بچه هاهم همینو میگن البته تو کلاس دعا میکنم خدا شقایق رو تو الوت قرار بده
خب پس قرار شد شما زنده بمونید من می میرم ممنون قبول کردید
چی چی رو قبول کردی؟؟؟من هنوز دوذلم؟؟؟؟؟؟؟؟ کجا میری من دلم برات تنگید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خخخخخخخ استقلابش که خیلی گرمه
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ شوخی شوخی با عزارعیلم شوخی خدیاااااااااااااااااااااا اگه خواستی مرضی هارو شفا بدی منو تو الویت قرار بده
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخخ حالا هم اومده پیش من تا قبض روحم کنه داره قلقلکم میده میگه زودباش برو تو ایستنگرام
میگم اومد ما رو راضی کنه نمیریم اونو راضی کردیم تو داستان بمیره خخخخ
من میرم به سایو بعدا میگم تا ببینم اونم میاد یا نه
پاسخ:ای خدا باید قبرستونم روتاسیس کنم منو تو دیگه کی هستیم هایجین اومد منوتو رورازی کنه خودش هم با ما یکی شد
پاسخ:من تاکسی گیرم نیومد
ینی یه چیزی میشه ها.اصلا عالی میشه.
پاسخ:نه مثل اینکه باید به فکر سر در قبرستون اینهیه بشم
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخ واقعانم اگه همه بمیرن چیزی جز قبرستان اینهیه باقی نمیمونه
هایجین آجی کجایی
پاسخ:خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ بافرشته هاهم سنگامون رو وامیکنیم فکر خوبیه پس زود باش بیرم اون دنیا تاکسی تاکسی تاکسی پیش عزراعیل
پاسخ:وای هما از مردن حرف نزن این جوری همه میخوان بمیرن بعد مگه اسم رمان رو بزارم قبرستان اینهیه
آخرینویرایش: